شهر هوشمند در سال های اخیر، شکل جدیدی از توسعه زندگی را نمایان کرده است و به عنوان یک رویکرد مؤثر برای رسیدن به مدیریت بهتر شهری مطرح شده است. ازنظر مفهومی در این نوع از شهر ها اثرات متقابل بین تکنولوژی های نو، سازماندهی های جدید و سیاستهای نوین سازندهی شهرهای هوشمند به صورت سیستم اجتماعی و فنی مجتمع شده اند. با توجه به اینکه موضوع شهر هوشمند در بین داغترین بحثهای پژوهشی و کسبوکار قرن بیست و یکم قرارگرفته است، سعی شده است تا در این مقاله تعریف مشخصی از استفاده اینترنت اشیاء در مدیریت شهری ارائه گردد.
اینترنت اشیا در مدیریت شهری
تعریف مقدماتی اینترنت اشیاء
اولین بار واژه اینترنت اشیاء در سال 1999 و از طرف فردی به نام کوین اشتون مطرح و استفاده شد و بعد از آن برای اولین بار از سوی مرکز نشر MIT به جهانیان معرفی شد بطوری که در این قالب هر چیزی حتی اشیاء که جان ندارند نیز از نظر دیجیتالی دارای هویت بخصوص شوند تا از طریق دیوایس هایی همچون رایانه و یا گوشی های هوشمند مدیریت و سامان دهی شوند.
همچنین در سال 2000، یکی از اعضا کمیته گسترش RFID، مفهوم اینترنت اشیاء را ارائه داد. او اینطور بیان کرد که می توان از طریق جست و جو در یک دیتابیس و یا آدرسی اینترنتی، اطلاعات یک شیء که پیش تر دارای مشخصه لازم شده را بدست آورد.
برای اینترنت اشیاء هر سازمان و انجمنی که تحقیقاتی در زمینهIOT داشته است، تعریفی ارائه داده است. این تعریف ها بیشتر بر مبنای نوع دیدگاه آن جموعه به نقاط مثبت ومنفی اینترنت اشیاء و کاربرد های آن بوده است. ولی در حلت کلی این معنا را مشخص می کند که در یک شبکه جهانی که در آن اشیاء و چیزها به هم مرتبط هستند و این رابطه از طریق آدرس دهی مخصوص به هر جزء این جهان ایجاد شده است.
یکی از بزرگترین چالش های اینترنت اشیاء که در هر موضوع و زمینه فعالیتی دیگری هم از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، مبحث قوانین امنیتی و امنیت است. در شرایطی که ارتباط بین چیزها و پایگاه های مدیرتی و اطلاعاتی آنها برقرار شود، تمام این دیوایس ها و سیستم ها حاوی اطلاعات شخصی کاربران خواهند شد. بعنوان مثال درب و سیستم قفل منزل شما حاوی اطلاعاتی از زمان ورود و خروج شما به منزل خواهد بود و میتواند زمان خالی بودن منزل در روزهای آتی را نیز پیش بینی کند.
شهر هوشمند
کلمه و مفهوم شهر هوشمند در حال حاضر در ابتدای راه است و تا رسیدن به جایگاهی قابل توجه در تصمیم گیری های شهری و ورود به فرهنگ سازمانی و برنامه ریزی کلان شهرها فاصله بسیاری دارد چرا که هنوز وجه های شناخته نشده بسیاری در آن باقیست که نیاز به بررسی و مطالعه بیشتر دارد. با این حال پیشروهای این فرایند، تعاریفی برای آن ارائه داده اند.
. شهر هوشمند مکانی برتر به جهت گسترش پایدار اقتصادی، صنعتی و بوده که در آن به مواردی مانند ترافیک، مصرف انرژی، آلودگی، تخریب سرزمین، بروز رسانی و بهینه سازی زیرساخت های شهری، افزایش کیفیت زندگی و از طریق یک رویکرد جدید و نظام مند، بر اساس ارتباط و تبادل اطلاعات با هدف بهینه سازی فرآیندهای مدیریت شهری پرداخته می شود.
. به شهری می توان لقب شهر هوشمند را داد که سرمایه گذاری در منابع انسانی و سرمایه های اجتماعی و زیرساخت های ارتباطی از جمله حمل و نقل و همچنین زیر ساخت های مدرن مانند ICT که باعث توسعه پایدار اقتصادی و کیفیت بالای زندگی می شود، با مدیریت صحیح منابع طبیعی، از طریق مدیریت اشتراکی مردم در آن صورت پذیرد.
. بر مبنای فرهنگ مدیریت شهری، شهر هوشمند شهری است که امکان ایجاد ارتباط مابین سرمایه های انسانی با سرمایه های فیزیکی با هدف گسترش خدمات مفید و زیرساخت لازم در یک شهر بوده و فقط در این شرایط است که مدیران استانی و شهری ، قادر به یکپارچه سازی فن آوری، اطلاعات، و دیدگاه فرهنگی و اجتماعی براساس یک برنامه منظم و بهبود خدمات شهری خواهند بود.
. در دیدگاه سیستمی، شهر هوشمند حاصل مجموعه ای از زیر سیستم ها است که تشکیل یک سیستم کلان را داده اند. به بیان دیگر با ترکیب و تعامل بسیاری از مجموعه های شهری مانند: دانشگاه ها، شرکت ها، سازمان ها، شهروندان و همچنین مجموعه ها و زیرسیستم های مستقل هوشمند در هر شهر، سیستم پیچیده ای بزرگی شکل می گیرد که به آن شهر هوشمند گویند.
تعاملات و ارتباطات عملیاتی بین این حجم از زیر سیستم ها و مجموعه ها، موجب می شود که موضوع استقلال و همچنین استاندارد سازی زیر مجموعه ها و زیرسیستم های یک شهر به عنوان یک اصل مهم و بنیادی در ساختار و مدیریت شهرهای هوشمند عمل کند بنحوی که نبود و یا ضعف در مستقل بودن و استاندارد سازی حوزه های مدیریت زیرمجموعه ها و زیرسیستم های شهری، باعث افزایش هزینه-های مدیریت شهری و یا تضعیف مدیریت شهرها خواهد شد. زیرا نبود این استاندارد بین زیر مجموعه ها و زیرسیستم های شهر به عنوان یک کلان سیستم، اجرای پروژه های مشخص شده در هر شهر به منظور دستیابی به اهداف شهری را با پیچیدگی و موانع جدی روبرو می نماید و هزینه های رسیدن به چشم انداز کلان سیستم شهر را فزونی می بخشد.
مدیریت ترافیک هوشمند یا ITM ارائه شده از سوی verizon یک راه حل برای ترافیک های سنگین، مبتنی بر داده است که باعث می شود تا وسایل نقلیه و مردم، حرکت راحت تری در شهر ها داشته باشند. امکانی که این فناوری برای مسئولان شهری به ارمغان می آورد این است که به آنان کمک می کند تا علارقم محدودیت در منابع، بتوانند تصمیم های دقیق و به هنگام بگیرند. این فناوری به کمک اینترنت اشیاء قابلیت پیاده سازی را خواهد داشت. نحوه کارکرد این سیستم بدین گونه است که با استفاده از اطلاعات cloud و ریانش ابری، داده های مربوط به تعداد مسافرت ها و شرایط خیابان ها را در لحظه در اختیار مسئولین شهری قرار می دهد.
بعلاوه توسعه سنسورهای اینترنت اشیاء، به همراه اتصال به شبکه ی G۴، درک دقیق تری از الگوهای ترافیکی و بار زیرساخت ها به برنامه ریزان شهر ارائه می دهد. سنسورهای اینترنت اشیاء که به طور استراتژیک در سراسر شهرها قرار می گیرند، می توانند سازمان هاو ادارات و شرکت های دولتی را با داده های دقیق و قابل اجرا به طور تقریباً لحظه ای مجهز کنند. با استفاده از این اطلاعات، شهرها می توانند رفت و آمدها را برای هر کسی که از جاده ها استفاده می کند تسهیل کنند.
طبق گفته معاون شرکت Verizon: کاری که ما انجام می دهیم، استفاده از سنسورهای جاسازی شده در کفپوش ها و دوربین های قرار گرفته در چراغ های راهنمایی، برای شناسایی افراد و وسایل نقلیه در جاده ها و استفاده از این داده ها برای کمک به بهینه سازی جریان ترافیک در شهر میباشد.
هدف ما این است که زندگی مردم در شهرها را با کاهش برخی از زمان هایی که در اتومبیل خود صرف می کنند و با کاهش تعداد حوادثی که آنها در جاده ها روبرو می شوند کمی ساده تر کنیم.
هم اکنون نگاهی به چهار مورد اصلی ITM و چگونگی روان تر و کارآمد تر کردن ترافیک شهر می اندازیم:
1. سنسورهای اینترنت اشیاء:
سنسورهای کوچکی که می توانند مشکلات بزرگی را حل کنند. به کمک این سنسورها در سراسر شهرها، ITM میتواند در مورد هر موضوعی، داده های مورد نیاز را جمع آوری کند، از این که کدام خیابان ها ترافیک سنگین دارند گرفته تا تشخیص این که کدام شریان ها الگوهای نورپردازی ترافیکی ناکارآمدی دارند.
2. داده های بلادرنگ:
کارکرد این سیستم مدیریت ترافیک دیگر مانند سیستم نظارت ترافیک قدیمی نیست که به طور معمول شش ماه یک بار اجرا شده و هفته ای طولانی بر روی ۱ یا ۲ تقاطع مشکل ساز شهر مطالعاتی انجام شود. سنسورهای اینترنت اشیاء انبوه داده های ناشناس را به طور مداوم و لحظه ای از تمام شهر جمع آوری می کنند، تا مسئولان پس از آن بتوانند هوشمندانه برنامه ریزی کرده و در مورد منابع تصمیم گیری کنند.
3. دادههای بیشتر، نظارت بیشتر:
اما باید توجه کرد که، فقط دریافت داده ها به صورت بلادرنگ کافی نیست. ITM داده های ترافیکی بسیار مفیدی را در اختیار برنامه ریزان شهر قرار می دهد، که می توان به صورت نظام مند برای تصمیم های دقیق تر در رابطه با خیابان ها به آنها رجوع کرد و این به مفهوم نظارت هفتگی به جای بررسی های سالانه یا شش ماهه است.